بانوان عاشورا،آموزگاران حقیقی از مکتب زهرا(س)

يكی از مسائلی كه هم تاريخ درباره آن صحبت كرده و هم اخبار و احاديث‏ از آن سخن گفته‏اند ، اين است كه چرا اباعبدالله در اين سفر پر خطر ، اهل‏ بيتش را همراه خود برد ؟ خطر اين سفر را همه پيش بينی می‏كردند ، يعنی‏ يك امر غير قابل پيش بينی حتی برای افراد عادی نبود . لهذا قبل از آنكه‏ ايشان حركت بكنند تقريبا می‏شود گفت تمام كسانی كه آمدند و مصلحت‏ انديشی كردند ، حركت دادن اهل بيت به همراه ايشان را كاری بر خلاف‏ مصلحت تشخيص دادند ، يعنی آنها با حساب و منطق خودشان كه در سطح عادی بود و به مقياس و معيار حفظ جان اباعبدالله و خاندانش ، تقريبا به‏ اتفاق آراء به ايشان می‏گفتند آقا ! رفتن خودتان خطرناك است و مصلحت‏ نيست يعنی جانتان در خطر است ، تا چه رسد كه بخواهيد اهل بيتتان را هم‏ با خودتان ببريد . اباعبدالله جواب داد نه ، من بايد آنها را ببرم . به‏ آنها جوابی می‏داد كه ديگر نتوانند در اين زمينه حرف بزنند . به اين‏ ترتيب كه جنبه معنوی مطلب را بيان می‏كرد ، كه مكرر شنيده‏ايد كه ايشان‏ استناد كردند و به رؤيايی كه البته در حكم يك وحی قاطع است . فرمود : در عالم رؤيا جدم به من فرموده است : « ان الله شاء ان يراك قتيلا » گفتند پس اگر اين طور است ، چرا اهل بيت و بچه‏ها را همراهتان می‏بريد ؟  پاسخ دادند:این را هم جدم فرمود : « ان الله شاء ان يرهن سبايا »مقصود اين است كه خدا كه اين چنين دستوری داده‏ است ، اين طور می‏خواهد يعنی رضای حق در اين است . خدا خواسته است تو شهيد باشی ، جدم به من گفته است كه رضای خدا در شهادت توست . جدم به‏ من گفته است كه خدا خواسته است اينها اسير باشند ، يعنی اسارت اينها رضای حق است ، مصلحت است و رضای حق هميشه در مصلحت است و مصلحت‏ يعنی آن جهت كمال فرد و بشريت .این جزء اراده تشریعی خدا بوده و نه تکوینی یعنی امام حسین حق انتخاب داشته اند ولی میدانستند که مصلحت خدا در این است. اباعبدالله ، زن و بچه‏اش را برد، نه به اعتبار اينكه خودم می‏روم ، پس زن و بچه‏ام را هم ببرم ،بلكه آنها را به اين جهت‏ برد كه رسالتی در اين سفر انجام بدهند . برگرفته ازکتاب حماسه حسینی شهید مطهری

Images2_max600

عاشورا، مدرسة‌ عشق‌ و ايثار و جانفشاني‌ در راه‌ حفظ‌ دين‌ و اداي‌ تكليف‌ شرعي‌ است که كمال‌ عبوديت‌ و عرفان‌ عاشقانه‌،سلم‌ محض‌ و اطاعت‌ بي‌ چون‌ و چراي‌ خداوند، اوج‌ نهايي‌ در اتصاف‌ به‌ مكارم‌ اخلاقي‌ وفضايل‌ انساني‌ را در جاي‌ جاي‌، آن‌ مي‌توان‌ يافت‌، مدرسه ای که براي‌ همه‌ و هميشه‌ پيام‌ دارد و معلمین آن اسوه‌هاي‌ كمال‌ براي‌ اقشار مختلف‌ جامعة‌ اسلامي‌ است‌. مي‌سزد كه‌ ما همواره‌ پاي‌ درسهاي‌اين‌ كلاس‌ ابدي‌ بنشينيم‌ تا به‌ مراتب‌ بالاتري‌ از ايمان‌، دين‌شناسي‌، شناخت‌ تكليف‌ وعمل‌ به وظيفه‌ برسيم‌.ما زنان نیز میتوانیم از این بحر عظیم بهره برده و با عنایت ویژه به عملکرد زنان حاضردرآن عرصه ،جرعه ای از کرامات آن بزرگواران را چشیده و آنان را نصب العین خود قرار دهیم. آنان که عفاف وپاکدامنی را با تلاش و مجاهدت اجتماعی درآمیختندو علاوه برتربیت نسلی با ایمان به تبلیغ اهداف شهیدان نیز همت گماردند.

 

بیان دیدگاه